گوشه ای از خدمات امام سجاد(ع) به تشیع
این صحیفه ای که معمول است و میبینیم فقط 54 دعا است و الان صحیفیه دوم و سوم و چهارم را در تکمیل آن منتشر کرده اند که بالغ بر 257 دعا است. که همه آن ها هم با درود و صلوات بر محمد و آل محمد(ص) آغاز شده است.
چهارم: مبارزه و برخورد با حکام زمان خود. همه امامان ما سیاسی بودند و اصلا امامت با سیاست آمیخته است. امام عارف به سیاست است و امام سجاد نیز در هر فرصتی با حکام زمان خود برخورد میکردند.
*دعایی که امام حسین علیه السلام قبل از شهادت به امام سجاد تعلیم دادند
از حضرت زین العابدین علیه السلام روایت شده است که فرمودند: پدرم در روزی که کشته شد، در حالی که خونها { از بدنش } می جوشید من را به سینه چسبانید و فرمودند: «ای پسرم، از من حفظ کن دعایی را که فاطمه صلوات الله علیها من را تعلیم نمود و رسول الله صلی الله علیه و آله او را تعلیم کرده بود و جبرئیل به پیامبر در حاجتها و امور مهم و غم و غصه ها تعلیم داده بود و همچنین در امور مهمی که از آسمان نازل می شود و کارهای بزرگ و سهمگین؛ فرمود بخوان: بحق یس والقرآن الحکیم، و بحق طه و القرآن العظیم، یا من یقدر علی حوائج السائلین، یا من یعلم ما فی الضمیر، یا منفّس ان المکروبین، یا راحم الشیخ الکبیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا من لا یحتاج الی التفسیر، صلی علی محمد و آل محمد و افعل بی کذا و کذا » و بالاخره آخرین مطلبی که از حضرت زین العابدین علیه السلام در روز عاشورا تا قبل از شهادت حضرت امام حسین علیه السلام نقل شده است مربوط به آخرین وداع ایشان با پدرشان می باشد.
*چرا امام سجّاد(ع)، مستقیماً قیام مختار را تأیید نکردند؟!
آیت الله قرهی در این رابطه می فرمایند :مختار با این که دل اهلبیت و آلالله را شاد کرد امّا موقعی که باید به کمک امام مجتبی(ع) میرفت، گفت: من میدانم این کوفیها بیوفا هستند و اصلاً این جنگ درست نیست.
اگر به صورت ظاهر هم نگاه کنیم و همه مطالب را روی ورقه بیاوریم، میبینیم محاسبات مختار درست از کار درآمده و درست گفته است، چون امام آخر مجبور شدند صلح کنند؛ امّا آقاجان تو بهتر میفهمی یا امام؟! یعنی واقعاً امام نمیدانست این کوفیها چه کسانی هستند؟! تو باید بگویی: من مطیعم، هرچه شما فرمودید؛ شکست خوردیم، اشکال ندارد؛ پیروز هم شدیم، اشکال ندارد.امام خمینی(ره) همیشه یک جملهای داشتند که میفرمودند: ما موظّف به تکلیف هستیم، نتیجه مهم نیست. نتیجه هر چه شد، شد. تکلیفم این است که انجام بدهم، حالا میخواهم پیروز بشوم، میخواهم نشوم!
امّا مختار با اینکه دل اهل بیت را هم شاد کرد، ولی خودش برای خودش اظهار فضل کرد. لذا شهدای کربلا کجا و مختار هم که شهید شد کجا؟! اصلاً نمیشود درجاتشان را قیاس کنیم، زمین تا آسمان تفاوت دارند!دقّت کنید؛ شاید این را نشنیده باشید. میدانید دلیل اینکه امام زینالعابدین(ع) به محمّد حنفیه گفت: امور را راجع به قضیه قیام مختار به تو میسپارم، چیست؟ یک دلیل این است که امام نخواستند وارد شوند که یک مقدار قوّت بگیرند و دین حفظ شود.
امّا یک دلیل دیگر این است که امام میگویند: من دیگر نمیخواهم مستقیم به مختار، مطلبی را بگویم. مختار دیگر در اندازهای نیست که من مستقیم به او دستور بدهم. لذا با این که امام ضمنی به مختار اجازه قیام دادند امّا دیگر مستقیم به او نمیفرمایند. بلکه میفرمایند: محمّد حنفیه! تو در این امور از طرف ما تام الاختیاری. - این را به خاطر بسپارید و بر روی آن تأمّل و تفکّر کنید تا ببینید چیست .یعنی حضرت به مختار میفرمایند: تو دیگر قابلیّت آن را نداری که من مستقیم به تو مطلبی را بگوبم، چون آنجایی که باید ورود پیدا میکردی، نکردی و بالعکس اظهار فضل، اظهار وجود و اظهار منیّت کردی. همین است! اظهار منیّت انسان را بیچاره میکند. مختار اظهار منیّت و اظهار فضل کرد، اینطور شد.
*نگاهی اجمالی در رساله حقوق امام سجاد(ع)
در رساله حقوقی امام سجاد(ع) است به بررسی حقوق و وظایف انسان در هفت دسته پرداخته شده است از جمله: حق خداوند، حق نفس و اعضای بدن،حق افعال عبادی، حق رعایا،حق رحم،حق دیگران و حق مال که 51 حق مورد بحث رساله را در این هفت دسته جای داده اند.
رساله حقوق امام سجاد(ع) در عصری نوشته شد که خاندان شوم اموی با ابزار ظلم و جهل در پی دور ساختن مردم از امام(ع) و منزوی کردن ائمه(ع) بودند تا از این طریق مانع فروریختن پایه های سست و لرزان حکومت دروغین خود به وسلیه آموزه های این بزرگواران شوند اما با این وجود امام سجاد(ع) در میان آن همه اختناق از هیچ تلاشی مضایقه نکرد و صدای حق را به گوش همگان رساند و اکنون که 1400سال از آن روزها می گذرد رساله حقوق ایشان همچنان به عنوان یکی از منابع مهم حقوقی و تربیتی مورد بحث واقع می شود. و هم اکنون که انسان دم از حقوق بشر و تمدن های عالی خود می زند هنوز هم در مباحث حقوقی دارای ضعف های بسیاری است که برخی از آنها به جز شعارهای توخالی چیزی بیش نیست و اگر همین قواعد با رساله حقوقی امام سجاد(ع) مقایسه گردد ضعف هایش آشکار می شود. به همین علت کشور ایران اسلامی با پیروی از آموزه های اخلاقی و حقوقی امام چهارم می تواند تا حدود زیادی به عدالت و مدینه فاضله نزدیک شود.
*چرا امام سجاد(ع) زبان دعا را برگزيدند؟
پس از واقعه کربلا، جريان ولايت ستيز فرهنگي، سياسي و نظامي شکل گرفت که همگي در کنارگذاري خط ولايت اهداف مشترکي داشتند.جريان امويان سفياني، امويان مرواني و آل زبير چنان سرزمين هاي اسلامي را دچار انحطاط و انحراف کرده بودند که ايمان و تقوا و معنويت، عدالت و ولايت به کلي از جامعه رخت بربسته بود و تمامي حرکت هاي اسلام خواهي، ولايتمداري، عدالت گستري و استکبار ستيزي سرکوب مي شد. نمونه آن، واقعه حُرّه و آن جنايات بي شمار است. به همين دليل امام سجاد عليه السلام در قالب دعا به مخاطبان شان بصيرت مي دادند و با اتخاذ سياست صبر و انتظار به بازسازي جبهه ولايت مدار مي پرداختند.
امام سجاد عليه السلام در غربت غريبانه شان، بايد احياي اسلام راستين را طراحي مي کردند. ايشان به خاطر فضاي عذاب آور حاکم بايد در قالب هايي بدون تحريک سردمداران جبهه ولايت ستيزي، مفاد اسلام ناب محمدي صلّي ا… عليه و آله را در ابعاد مختلف بيان مي کردند. کتب معتبر تاريخي نگاشته اند که آن حضرت در مدينه و کوفه بيش از بيست نفر صحابي نداشتند لذا غير از عرضه دين و مقابله با دشمنان و بازسازي جبهه ولايتمدار به عنوان يک سياست راهبردي، راهي نمانده بود.
به همين جهت «صحيفه سجاديّه» هم -که در پنجاه وسه دعاي آن، مطالب بسيار عميق معرفتي، رفتاري، اخلاقي، خانوادگي، سياسي و نظامي موجود است- دو نسخه بيشتر نبود و سال ها در دست خاندان رسول ا… صلّي ا… عليه و آله پنهان بود. در پرتو واسازي جامعه ولايت مدار توسط امام سجاد عليه السلام، نهضت علمي امام باقر و امام صادق عليهما السّلام شکل گرفت و قيام هاي متعدد «زيد بن علي» و «يحيي بن زيد» در سرزمين هاي اسلامي به وقوع پيوست که سقوط نظام پليد اموي از آثار آن بود.
*آیا بی بی شهربانو مادر امام سجاد(ع) است؟
دکتر محمد حسین رجبی دوانی، کارشناس تاریخ اسلام نکته مهمی را درباره قبر مادر امام چهارم بیان کردند:اشتباهات فاحشی در این خصوص وجود دارد. اولا مادر امام سجاد(ع) هنگام وضع حمل ایشان از دنیا رفتند و درواقع امام سجاد(ع) مادر به خود ندیدند. بنابراین اینکه گفته میشود حضرت شهربانو(س) با امام حسین(ع) همراه بودند و در روز عاشورا وقتی اباعبدالله(ع) به شهادت رسیدند سوار بر اسب شدند و ایشان را تا ایران تعقیب کردند تا در این منطقه وارد کوه شدند و کوه به هم آمد افسانهای بیش نیست و غیرقابل قبول است.
اگر بنا بود کسی از فاجعه کربلا و اسارت و فاجعهای که بر سر اهل بیت امام حسین(ع) آمد نجات پیدا کند، در درجه اول امام سجاد(ع) است و بعد از آن بانوی بزرگ اسلام حضرت زینب کبری(س) است. پس معنا ندارد که آنها در غل و زنجیر باشند و همسر امام بخواهد نجات یابد؛ بنابراین داستان از اساس جعلی است.
سوالی که پیش میآید این است: این بنایی که امروزه در آن آثار تاریخی هم هست چه سابقهای دارد و اگر متعلق به حضرت شهربانو(س) نیست پس چیست؟ باید گفت بنابر تحقیق اهل فن، این بقعه آرامگاهی است متعلق به ایرانیان زرتشتی پیش از اسلام که ظاهرا اموات خود را آنجا میآوردند و در دخمهای قرار میدادند.
*شهادت امام زین العابدین علیه السلام
امام سجاد، اسوه زهد و تقوا و نمونه صبر شكيبايى و مظهر آميختگى علم و حلم پس از ايفاى وظيفه الهى خود و حفظ ارزشهاى دين و پاسدارى از تشكل شيعى در سختترين ادوار سياسى - اجتماعى -، در سال 95 هجرى قمرى به لقاى پروردگار و وصال معبود خويش شتافت.
در تاريخ وفات آن حضرت سال 94، 95 و 96 هجرى قمرى گفته شده است ولى پيشينه دارترين و معتبرترين نقل مربوط به سال 95 هجرى قمرى است.
البته جز اين نقلها، برخى مورخان به سالهاى 92، 93، 99، 100 نيز اشاره كردهاند. بنابراين، اگر نقل مشهور را در سال ولادت و نيز رحلت امام سجاد عليه السلام سال 38 هجرى و 95 قمرى ملاك قرار دهيم، عمر شريف وى هنگام وفات 57 سال بوده است. دو سال آن مقارن با روزگار خلافت على بن ابى طالب علیه السلام و ده سال آن در دوران امامت عموى گراميش - حسن بن على علیه السلام و ده سال در روزگار زعامت حسين بن على علیه السلام بوده و 34 سال آن به دوران امامت خود آن حضرت اختصاص داشته است.
و اما آرا در زمينه ماه و روز رحلت آن حضرت نيز مختلف است. بيشتر نويسندگان ورز دوازدهم محرم را متذكر شدهاند. و برخى روزهاى 18، 19، 22 و 25 محرم را مطرح كردهاند و نيز نقلى، روز 14 ربيع الاول را احتمال دادهاست.
درباره علت وفات امام سجاد عليه السلام و چگونگى وفات آن پيشواى صالحان، عمده تاريخنگاران تصريح كردهاند، وليد بن الملك، ايشان را مسموم ساخته و آن حضرت در نتيجه همان مسموميت درگذشته است.
بعضى هم نوشتهاند كه هشام بن عبدالملک در روزگار خلافت وليد، امام على بن الحسين عليه السلام را مسموم كرده است.
اما ميان اين دو نظر، تنافى و تعارضى وجود ندارد. زيرا طبيعى است كه هر چند برنامه مسوميت امام سجاد علیه السلام از سوى دستگاه خلافت - وليد - ريخته شده و فرمان آن توسط شخص خليفه صادر شده باشد، كسان ديگرى مجرى آن برنامه و فرمان خواهند بود. زيرا مسايل سياسى و اجتماعى و همچنين محبوبيت امام سجاد عليه السلام در ميان مردم و معروفيت وى به علم و زهد و تقوا، هرگز به حاكمان اين جرات را نمىداده است كه به طور مستقيم با آن حضرت رويا رو شوند و به ستيز برخيزند و با زمينههاى قتل وى را به طور علنى فراهم آورند.
بر اين اساس، بعيد نمىنمايد كه هشام بن عبدالملك به دستور بردارش وليد مرتكب چنين جنايتى شده باشد و وليد و هشام هر دو كشنده امام سجاد بوده باشند.
بدن مطهر زين العابدين عليه السلام كنار امام حسن مجتبى عليه السلام در قبرستان بقيع به خاک سپرده شد.
صفحات: 1· 2