مدیریت بحران و نقش آفرینی حضرت زینب(س) در واقعه کربلا
پس از آن بهترین، سند در بیان جایگاه رفیع علمی وی، کلام معصوم معاصر او، امام علی بن الحسین (علیه السلام) است. امام سجاد (علیه السلام) پس از خطبة عمّة بزرگوارش در شهر کوفه می فرماید: «…أنتِ بِحَمدِ الله عالِمهٌ غیرُ مُعَلَّمِهٍ وَ فَهِمَهٌ غَیرُ مُفَهَّمَهٍ. تو بحمدالله، عالم آموزگار ندیده و خردمند نیاموخته هستی!
با تکیه بر این کلام معصوم، بی تردید، می توان گفت حضرت زینب (سلام الله علیها) متعلّم به علوم اکتسابی نبوده، بلکه بدون واسطه، علم را دریافت کرده است و این عجیب نیست؛ چرا که این خاندان خزان علم و معادن حکمت اند. (زیارت جامعه کبیره). شاید به دلیل همین ویژگی است که برخی معتقدند عقیلة بنی هاشم دارای علم منایا و بلایا بوده است.
زینب از مکتب مادر داغدارش درس صبر و استقامت، مبارزه و ظلم ستیزی، حرکت و قیام، دفاع از حریم اسلام، دفاع از اصل اصیل امامت و ولایت، حمایت از مکتب و شجاعت و شهامت، ایثار و فداکاری و فصاحت و بلاغت آموخت. او این درس را از مادر رنجدیده خود آموخت که آنجا که حیات اسلام و مسلمانی در خطر است باید همه هستی را فدا کرد.
نکتة دیگر در بیان مقام علمی حضرت زینب (سلام الله علیها) این است که به نظر می رسد، کلام او با یزید در مورد تعداد کشته شدگان سپاه کوفه تکیه بر مقام علمی وی دارد؛ آنجا که یزید گفت:« حسین با یارانش به کوفه آمد و مابه آنها تاختیم. آنها درحالی که به یکدیگر پناهنده شده بودند ماهمه را کشتیم.» حضرت زینب (سلام الله علیها) بی درنگ فرمود:« ای دروغگو! شمشیر برادرم خانه ای را در کوفه نگذاشت، مگر اینکه اهل آن گریان اند.»
با عنایت به اینکه غلوّ و زیاده گویی در کلام خاندان نبوّت جایی ندارد و دقّت به این موضوع که حضرت زینب (سلام الله علیها) تمامی خانه های کوفه را در سخنان خویش، بدون استثنا، عزادار شمشیر امام حسین بن علی (علیه السلام) دانسته و تذکّر این نکته که در آخرین وداع سیّد الشهدا(علیه السلام) با اهل بیت، آنان از جانب او مأمور به استقرار در خیام شدند و پس از کشته شدند از خیمه بیرون آمدند، می توان گفت این اطّلاع دقیق و آگاهی از حجم عظیم کشته شدگان سپاه کوفه، تکیه بر علم غیر طبیعی آن مخدّره دارد. (محلاتی، ذبیح ا…، ص 57)
اما نکتة دیگر اینکه در کتاب کمال الدین و تمام النعمه، درباب توقعیات، مرحوم شیخ صدوق (اعلی الله مقامه) حدیثی از حکیمه خاتون دختر امام جواد (علیه السلام) و عمّة بزرگوار امام عصر (عج) نقل می کند و ضمن آن یادآور می شود: «حسین (علیه السلام) خود را در ظاهر به خواهرش حضرت زینب (سلام الله علیها) سپرد؛ برای پنهان کردن امامت پسرش علی بن الحسین (علیه السلام) (و در امان ماندن جان او).» این را نیز دلیل دیگری برای تبیین جایگاه علم رفیع عقیلة بنی هاشم می توان شمرد؛ چرا که از سوی امام حسین بن علی(علیه السلام) محرم سرّ ولایت و پاسبان آن گشت. ( مؤمنی، مهدی؛ فصلنامه تخصصی سفینه )
حضرت زینب علیها سلام تجسمی از علم و معرفت پیامبر صلی الله علیه و آله تبلوری از زهد و عبادت علی علیه السلام تمثیلی از جانبازی مادر تشکلی از صبر و حلم امام حسن علیه السلام است. وی بدون آنکه تسلیم شرایط سخت و طاقت فرسای پس از شهادت امام حسین علیه السلام و اصحابش بشود با انجام به موقع رسالت خود توانست تبلیغات گسترده دشمن را خنثی کند. زینب علیها سلام و حضور جاودانه در لحظه لحظه تاریخ کربلا و آوارگی عصر عاشورا چه در تلخی جانکاه وداع قتلگاه و چه در دفاع از حق در حضور ظالم، الگویی بی همتا در همه اعصار و زمان هاست. گرچه در میدان مبارزه با طاغوت و یزیدیان و انجام ماموریت و رسالتی که به عهده داشت قهرمان است اما نباید فراموش کرد که وی در تمامی زمینه ها قهرمان و پیشتاز و نمونه کامل و والای یک بانوی تربیت شده درمکتب و دامان اهل بیت نبوت و ولایت به شمار می رود.علم ، عبادت ، عفت ، تقوی ، فصاحت و بلاغت، پایداری ، اراده فولادین ، امانتداری، دفاع خالصانه از حق، یتیم نوازی، شرافت، عطوفت، همسرداری، عزت نفس، وفاداری و … از جمله ارزنده ترین صفات و کمالات این شیرزن عاشورایی است.
زینب کبری علیه السلام شخصیت شایسته ای بود که درس ادب را در مکتب امامت آموخته بود و سیره و سخن پدر و مادر خود را از اعماق وجود خود پذیرفته بود . در گفتار و رفتار صمیمی مهربان صادق و مودب بود به گونه ای که زنان بسیاری در نخستین برخورد شیفته شیوه و مجذوب اخلاق روح پرور او می شدند.
از سخنان آن حضرت علیها سلام در طول مسافرت کربلا کوفه و شام خطبه ها و سخنرانی هایی که در فرصت های مختلف در برابر ستمکاران و طاغیان آن زمان و مردم دیگر ایراد فرمود به خوبی معلوم می شود که مراتب علم و دانش و کمال آن بانوی بزرگوار از راه تحصیل، تعلیم و اکتسابی نبوده است.
هم چنین در جنبه مقام علمی اش علاوه بر توانایی برای ایراد خطبه ها نکته ظریف و اساسی وجود دارد و آن تصمیم گیری ها و موضع گیریهای به جا در مناسبت های لازم و مدیریت بحران ایشان است؛ که خوب می دانست کجا باید نرم سخن گفت، در کجا باید برآشفت و حماسه آفرید و چه وقت باید عقل و منطق را به کار گرفت. (علامه مجلسی، 1385)
خطبه های حضرت زینب در مسجد کوفه
خطبه های حضرت زینب (س) در مجلس یزید و در جمع مردم کوفه، در اوج فصاحت و بلاغت است. زینب کبری (س) قبل از حادثه کربلا، در هیچ اجتماعی که مردان در آن حضور داشتند ، سخنرانی نمی کردند و برای ایشان صحبت کردن در اجتماع نامحرمان، آسان نبود. از این رو، سؤالی که در اینجا مطرح می شود، این است که به چه علت ایشان بعد از حادثه کربلا به سخنرانی پرداختند؟ از سوی دیگر، با علم به این مسئله که حضرت سجاد از نظر علمی، از ایشان برتر بودند، پرسش دیگری پیش می آید که چرا در مجالس مهم عمومی ، حضرت زینب سخنرانی و توجه انظار عمومی را به خود جلب می کردند؟
ضرورت یا حکمت این گونه اقتضا می کرد امام زین العابدین (ع) در طول سفر، به افشای حقایق نپردازند تا بدین شیوه، توجه مردم و امرا به قدرت سخنوری ایشان جلب نشود و جان ایشان به عنوان امام ، حفظ گردد. شاید از دلایل دیگر سکوت امام سجاد (ع) این باشد که بعدها در اجتماع بیشتری، نظیر مسجد جامع اموی ، بتوانند به راحتی و بدون مزاحمت به افشاگری جنایات یزید بپردازند؛ چرا که اگر امام سجاد (ع) قبلاً سخنرانی می فرمودند و کارگزاران حکومت اموی به ارزش سخنوری ایشان پی می بردند، دیگر به ایشان مجال صحبت در آن اجتماع عظیم مردمی داده نمی شد و این فرصت طلایی -که تأثیرگذاری و افشاگری آن بیشتر بود- از ایشان سلب می شد.
خطبه حضرت زینب (س) در کوفه
«بشیربن خزیم اسدی» روایت می کند که حضرت زینب (س) طوری در اجتماع کوفیان سخنرانی کردند که یادآور فصاحت و بلاغت حضرت علی (ع) شدند. گویی فصاحت و شیوایی بیان علی بن ابی طالب بر زبان زینب (س) جاری می شد. ایشان با اشاره دست به مردم آنان را ساکت کردند و سپس فرمودند :
الحمدلله و الصلاة علی ابی محمد و آله الطیبین الاخیار. اما بعد، یا اهل الکوفه، یا اهل الختل و الغدر! أتبکون؟ فلا رقاب الدمعه، و لا هدات الرنه.
انما مثلکم کمثل التی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثا، تتخذون ایمانکم دخلا بینکم.
الا و هل فیکم الا الطیف النطف؟ والصدر الشنف؟ و ملق الاماء؟ و غمز العداء؟
او کمر علی دمنه؟ اوکفضه علی ملحوده؟
الا ساء ما قدمت لکم انفسکم ان سخط الله علیکم و فی العذاب انتم خالدون. اتبکون ؟ و تنتحبون؟ ای و الله، فابکوا کثیراً و اضحکوا قلیلاً. فلقد ذهبتم بعارها و شنارها، و لن ترحضوها بغسل بعدها ابداً.
و انی ترحضون قتل سلیل خاتم النبوه و معدن الرساله، و سید شباب اهل الجنه، و ملاذ خیرتکم و مفزع نازلتکم، و منار حجتکم، و مدره سنتکم؟ الا ساء ما تزرون. و بعدا لکم و سحقاً، فلقد خاب السعی و تبت الایدی و خسرت الصفقه و بوتم بغضب من الله و ضربت علیکم الذله و المسکنه.
ویلکم یا اهل کوفه!
اتدرون ای کبد لرسول الله فریتم؟!
و ای کریمه له ابرزتم؟!
و ای دم له سفکتم؟!
و ای حرمه له هتکتم؟!
لقد جئتم بها صلعاء عنقاء سودا فقماء خرقاء شوهاء کطلاع الرض و ملء السماء.
افعجبتم ان مطرت السماء دما؟ و لعذاب الاخره اخزی و انتم لا تنصرون. فلا یستخفنکم المهل، فانه لا یحفزه البدار، و لا یخاف فوت الثار و ان ربکم لباالمرصاد.(مجلسی، 1404 ق: ص108-109؛ 14: 146-147؛ 18:ص304:ص86 و شیخ صدوق، 1362ش).
نقش حضرت زینب در ماجرای کربلا
گویند هنگام ازدواج زینب (س) با عبدا… بن جعفر با توجه به علاقه و صمیمیت شدیدی که میان زینب (س) و حسین (ع) بود، مولا علی (ع) به صورت شرط ضمن عقد مقرر نمود هرگاه مسافرت طولانی برای امام حسین پیش آمد و قصد سفر کرد، زینب (س) بتواند با برادرش مسافرت نماید و عبدا… این شرط را پذیرفت. این مطلب گویای بعد عاطفی قضیه است ولی آنچه بسیار مهم است قیام و حرکت امام (ع) با آن اهمیت بدون زینب و نقش وی نتیجه نمی داد اگر کاروان سالار اسیران صفحه دیگر حادثه عاشورا را به عهده نمی گرفت:
1- موج وسیع تبلیغات دشمن؛
2- فرهنگ ضد ارزشی مردم آن زمان که ساخته و پرداخته نیم قرن برنامه ریزی دشمن بود؛
3- فاصله شهرها و اینکه هر خبری مدتی طول می کشید تا منتشر شود؛
4- حاکمیت دشمن و منزوی بودن اهل بیت (ع) (محلاتی، ذبیح ا… ، ص54).
ویژگیهای حضرت زینب (س)
1- ایمان راسخ
بی تردید هرکسی نظر کوتاهی به برخورد زینب (س) و قضیه عاشورا نماید، در مقابل ایمان این بانوی بزرگ سر تعظیم فرو می آورد آن قدر ایمان و اعتقاد به خدا که همه مصائب را برای او در را خدا قابل تحمل کرده است و همه اینها را زیبا می بیند بطوریکه وقتی در کوفه ابن زیاد از او سوال می کند: کار خداوند با برادرت را چگونه دیدی؟ می فرماید: چیزی جز زیبایی ندیدم. (محلاتی، ذبیح ا…، ص 54)
2- عبادت
آنچه عامل تقویت ایمان به خداست، عبادت و پرستش است. نوشته اند هیچگاه تهجد و نماز شب این بانوی بزرگ ترک نشد. (همان) از امام سجاد (ع) نقل شده است: عمه ام زینب در مسیر اسارت از کوفه به شام همه فرائض و نوافل خود را بجا می آورد. (مهاجرانی، عطاا…، 1370، ص 288)
3- صبر و بردباری
صبر و بردباری در پیشگاه او شرمنده است. در تاریخ بشر زنی به صبر و بردباری زینب (س) نیامده است. (المقرم، عبدالرزاق، 1394، ص 406) اگر چنین صبری در ایشان نبود، خون ریخته شده امام حسین (ع) و یارانش به ثمر نمی رسید.
4- داشتن علم کامل
تسلط علمی زینب (س) از خطبه های خودش در اسارت مشخص می شود و ادبای بزرگ عرب از جمله احمدبن ابی طاهر آن را نقل کرده اند. (همان) ایشان در مکتب رسول خدا (ص) و حضرت علی (ع) و مادر بزرگوارشان فاطمه زهرا (س) علم آموختند.
5- فصاحت و بلاغت
خطبه آن حضرت در بازار کوفه، سخنان آن حضرت در مجلس ابن زیاد، فرمایشات وی در مجلس یزید مظهر علم و فصاحت و بلاغت است. محدث قمی، 1440، ص 396)
6- بصیرت و تیزبینی
ایمان و استقامت، هوش و تیزبینی و بصیرت زینب (س) کاملاً مشخص و روشن است. در دیدگاه زینب (س) در مفهوم پیروزی و شکست باید دو عنصر حق و باطل در طول زمان را استخدام کرد و به حساب آورد تا بتوانیم تشخیص دهیم پیروز کیست و مغلوب چه کسی است.( همان، ص 444)
مدیریت بحران:
در علم سیاستگذاری[1]، چرخه ای بسیار مهم برای حیات حاکمیت ها ارائه می گردد که به نام چرخه حیاتی حاکمیت نامیده می شود. در این چرخه، فلسفه حاکمیتی یک نظام، اساس حیات حاکمیت را تشکیل می دهد. به عبارتی دیگر، این فلسفه و ایدئولوژی حاکم بر حکومت است که شاکله همه امور حکومت را پایهریزی می کند. اگر فلسفه حاکم بر نظام حکومتی، الهی باشد مطمئناً همه اصول حاکم، سیاستها، راهبردها، پروژه های عملیاتی و حتی نوع آمایش سرزمین در تمام عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی، الهی خواهند بود. و اگر فلسفه و ایدئولوژی حاکم بر نظام حکومتی، اومانیستی و یا ماتریالیستی باشد، همین روند طی خواهد شد. به همین دلیل است که می توان ردپای فلسفه غالب هر دوره زمانی تمدن بشری را در عرصه های عملیاتی فرهنگی مانند تئاتر و سینما، و یا در کتب و حتی نوع آموزشها و مدیریتهای همان دوره مشاهده نمود.
مدیریت جامع بحران به عنوان یکی از کلیدی ترین زیر بناهای حاکمیتی از این امر مستثنی نیست. با توجه به اینکه توسعه پایدار در هر کشوری وابستگی مطلق به نحوه مدیریت بحران در آن کشور دارد، بنابراین می توان ادعا نمود که توسعه بدون برنامهریزی جامع برای مدیریت بحران، توسعه پایداری نخواهد بود که مثالهای زیادی از آن را در کشور و در جهان داریم. در سخنان مقام عظمای ولایت فقیه آیت ا.. خامنهای نیز چنین مطلبی را میتوان دریافت نمود:
اگر پدافند غیر عامل نباشد تمامی دستاوردهای فرهنگی، اقتصادی، علمی و سیاسی در یک نصف روز هدر میرود.
مدیریت جامع بحران عبارت است از اقداماتی که برای اداره انواع مختلف تهدیدات (طبیعی، تکنولوژیک، جنگی و تروریستی)، و با در نظر گرفتن همه ابعاد تهدیدات (ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی) در همه فازهای یک بحران (پیشگیری، کاهش مخاطرات، آمادگی، مقابله، بازتوانی، بازسازی) و با توجه جدی به چرخه حیاتی حاکمیت (فلسفه و ایدئولوژی حاکم، دکترین و اصول، سیاستها، آمایش سرزمین، راهبردها، پروژه ها) انجام می شود.
در اینجا به برخی از شاخصهای مدیریت بحران می پردازیم که در گفتار و سیره حضرت زینب (س) در واقعه کربلا به وضوح نمایان بوده است.
شاخصهای مدیریت بحران:
1- شاخص یکپارچه سازی (ولایت مداری)
2- شاخص هماهنگی و هدایتگری
3- شاخص هدف محوری
4- شاخص شفافیت
5- شاخص آینده نگری
6- شاخص واقعیتگرایی (علمداری، شهرام؛ 1387، ص12و13)
شاخص یکپارچه سازی (ولایت مداری)
وقتی اسیران را به مجلس ابن زیاد آوردند، ابن زیاد ملعون از ایشان پرسیدند: کار خدا را چگونه دیدی؟ فرمودند: خدا شهادت بر آنها نوشت و به شهادتگاه خود رفتند و به زودی با تو محاجه خواهند نمود. پس توجه کن که شکست با کیست. در آن روز مادرت به عزایت تو بنشیند فرزند مرجانه! و ادامه دادند شکر خدای را که شما را رسوا ساخت و شما را کشت و آنچه گفتید دروغ شد و شکر خدای را که ما را به پیامبرش کرامت بخشید و از هرگونه پلیدی تطهیرمان نمود و فاسق را رسوا ساخت و فاجر را تکذیب نمود و او غیر ماست. در این برخورد شخصیت، بزرگواری، شکست ناپذیری، کوچک بودن دنیا و مقام ریاست آن در دید زینب (س) متجلی است (محدث قمی، 1440، ص 408). ایشان با این جملات کوبنده باز هم بر این اصل تأکید می کند که ولایت مسلمین از آن خاندان اهل بیت (ع) می باشد و یکپارچگی و سعادت مسلمین در پیروی از این خاندان است.
شاخص هدایتگری
حضرت زینب علیهاالسلام حرکت و هدایت انسان ها را بدون امام علیه السلام سکون و هلاکت می دانست و زمام داری زیان آلود نااهلان را باعث دور ماندن توده ها از صراط مستقیم می دید. بدین علت دفاع و حمایت از مقام امامت و ولایت را سرلوحه مسئولیت های خویش قرار داده بود و با تمام توان بعد از حادثه عاشورا به ارائه رهنمودهای شایسته و مبارزه با زر مداران و زور محوران در قالب خطایه می پرداخت . وی چون دست پرورده زهرای اطهر علیها السلام بود درس ولایت مداری را از مادر فرا گرفته بود. از یک سو در جهت معرفی و شناساندن ولایت از طریق نفی اتهامات و یادآوری حقوق فراموش شده اهل بیت تلاش کرد و از سوی دیگر سر تا پا تسلیم امامت بود چه در دوران امامت امام حسین علیه السلام و چه در دوران امام سجاد علیه السلام که حتی در چند مورد از جان امام سجاد علیه السلام دفاع کرد و تا پای جان از او حمایت نمود(نساجی جامخانه، اسماعیل؛ ماهنامه مبلغان) و (محلاتی، ذبیح ا… ، ص57).
شاخص هدف محوری
شاخص هدف محوری در واقعه کربلا به خونهای ریخته شده شهیدان اشاره دارد. خونی که در راه خدا ریخته می شود بی مقدمه و بی هدف نیست، هدف و پیام دارد، خونش ایثار شهید است و پیامش مربوط به بازماندگان، و آنچنان پیام آوران کربلا رسالت خود را به انجام رساندند که قلبهای خفته را بیدار و دلهای مرده را زنده ساختند و فرصت تحریف و دگرگون کردن قضایا را از دست دشمن گرفتند. حتی کوچکترین حادثه که در کربلا واقع شد در تاریخ منعکس گردید. که در رأس پیام آوران زینب (س) و امام چهارم (ع) بودند. طبیعی است چون مصلحت بود که امام چهارم (ع) از خطرات مصون ماند ریاست این کاروان بر عهده زینب (س) بود و او سازماندهی اسیران و هدف مند کردن این اسارت را بعهده داشتند(همان، ص54).
شاخص شفافیت (فصاحت و بلاغت)
علم و آگاهی همراه با فصاحت از ویژگی هایی است که بندرت در کسی جمع می شود ولی این خصوصیات در حضرت زینب جمع بود. (همان، ص 52) ایشان با علم و بیان فصیحی که داشتند، بطور شفاف ظلم و عداوت یزید و حکومت یزیدیان را برملا ساختند و باعث آگاهی مسلمین از واقعیت کربلا گشتند.
حضرت زینب (س) رسالت داشتند که پیام خون شهیدان را برسانند و اهداف بلند عاشورا را ذکر کنند. ایشان با گفتار شفاف خود دشمن را رسوا ساختند و سعی داشتند که با توبیخ شدید مردم آنها را از کرده خود پشیمان نمایند. آنچنان سخن گفتند که تار و پود حکومت از هم گسست و کاملاً صحنه را به نفع نهضت و بر علیه تبهکاران حاکم عوض کرد. (محدث قمی، 1440، ص 396)
شاخص آینده نگری و واقعیتگرایی
آنچه پس از شهادت امام حسین (ع) نگذاشت خون آن حضرت از جوشش بیفتد، برنامه ای بود که اسیران اجرا کردند که پیشوای این حرکت بانوی بزرگ کربلا حضرت زینب (س) بودند که رسالت های متعددی را بعهده داشتند که این امر نشان دهنده آینده نگری آن بانوی بزرگ می باشد. بزرگترین رسالت ایشان، رساندن خون شهیدان خصوصاً برادر بزرگوارش و افشای حقایق کربلا بود. برخی از رسالتهای ایشان در ذیل آمده است:
1- رساندن پیام خون امام (ع) و اهل بیت و اصحابش به توده های مردم؛
2- تبیین امامت و خلافت رسول خدا (ص) و معرفی امام برای مردم؛
3- معرفی چهره واقعی بنی امیه و ذکر جنایات آنها؛
4- پیشگیری از تحریف حادثه کربلا بوسیله دشمن با بیان اهداف و انگیزه های آن؛
5- بهره گیری از جوشش خون امام حسین (ع) و شهدای کربلا برای ریشه کردن بنی امیه؛
6- محو آثار تبلیغات پنجاه ساله بنی امیه علیه حضرت علی (ع) و اهل بیت(محلاتی، ذبیح ا… ، ص 54).
نتیجه گیری:
خطبه حضرت زینب (س) در حضور مردم کوفه، سلیس، شیوا و در اوج فصاحت و بلاغت ایراد شده و بیانگر کمال سخنوری ایشان است. از ویژگیهای بارز این خطبه، اقتباسات زیبا و فروان آن از آیات، ضرب المثلها و تمثیلات قرآنی است که زیبایی و تأثیر آن را در اذهان مخاطبان و شنوندگان، دو چندان کرده است. به باور ما ایراد این خطبه، نتایج حکمت آمیز ذیل را نیز به همراه دارد:
1- سخنان حضرت زینب از شفافیت کامل برخوردار بوده و اعمال حکام ظالم وقت را بطور کامل افشا کردند.
2- ایشان به بیانات خود در مسجد کوفه باعث یکپارچگی مجدد شیعیان شدند که همچنان این یکپارچگی پابرجاست.
3- زمانی که حضرت زینب (س) گفتند جز زیبایی ندیدم، صراحت بیانات ایشان، حقایق طاغوت زمان را آشکار ساخت و از نوعی آینده نگری برخوردار بودند تا مسیر حق رابه شیعیان نشان دهند.
4- سخنان بانوی کربلا، از هدف خاصی برخوردار بوده است و آن هم ولایت مداری و پیروی از امام معصوم بعد از حضرت رسول (ص) و نفی حکومت طاغوت می باشد.
5- سکوت بعضی از مردم کوفه از یک سو و هم دستگی بعضی دیگر با این جنایت از سوی دیگر، محکوم گردیده و تأکید شده است که کوفیان با سکوت در برابر ظلم، عذاب جاودانه را برای خود خریدند.
6- کوفیان با ترک مسیر حق و گزینش دولت باطل، خواری و بیچارگی را برای خود رقم زدند.
7- مصیبت کربلا و حوادث طاقت فرسای آن فراموش نشدنی و شروع یک سلسله از بحرانهایی است که شر آن دامنگیر همة مردم کوفه و سایر ظالمان خواهد شد و آنان را از هر نوع خیر و برکت محروم خواهد کرد.
پیشنهادات:
الگوی مدیریت بحران حضرت زینب(س) با در نظر گرفتن تمام ابعاد شخصیتی ایشان، بصورت جامع، برای استفاده رهبران و مدیران تدوین گردد.
سیره علمی و عملی حضرت زینب(س) مورد تحقیق و پژوهش قرار گیرد تا قطره ای از دریای بیکران فضائل ایشان استخراج و مورد استفاده قرار گیرد.
نقش حضرت زینب (س) در گسترش و احیای اسلام مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
شیوه های تبلیغی بی نظیر و ماندگار حضرت زینب(س) مورد پژوهش قرار گیرد تا چارچوبی مدون و رهنمودی برای مبلغان و سایرین قرار گیرد.
صفحات: 1· 2