وادی عشق

وادی عشق

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

به ميدان رفتن حضرت عباس(ع)

13 آبان 1393 توسط 313

یا لطیف

 

مطابق معتبرترين نقلها اولين كسى كه از خاندان پيغمبر شهيد شد،جناب على اكبر و آخرينشان جناب ابوالفضل العباس بود،يعنى ايشان وقتى شهيد شدند كه ديگر از اصحاب و اهل بيت كسى نمانده بود،فقط ايشان بودند و حضرت سيد الشهداء.آمد عرض كرد:برادر جان!به من اجازه بدهيد به ميدان بروم كه خيلى از اين زندگى ناراحت هستم.

جناب ابوالفضل سه برادر كوچكترش را مخصوصا قبل از خودش فرستاد،گفت:برويد برادران! من مى‏خواهم اجر مصيبت‏برادرم را برده باشم.مى‏خواست مطمئن شود كه برادران مادرى‏اش حتما قبل از او شهيد شده‏اند و بعد به آنها ملحق بشود.

بنا بر اين ام البنين است و چهار پسر،ولى ام البنين در كربلا نيست،در مدينه است.آنان كه در مدينه بودند از سرنوشت كربلا بى خبر بودند.به اين زن،مادر اين چند پسر كه تمام زندگى و هستى‏اش همين چهار پسر بود،خبر رسيد كه هر چهار پسر تو در كربلا شهيد شده‏اند.البته اين زن زن كامله‏اى بود،زن بيوه‏اى بود كه همه پسرهايش را از دست داده بود.

گاهى مى‏آمد در سر راه كوفه به مدينه مى‏نشست و شروع به نوحه سرايى براى فرزندانش مى‏كرد.تاريخ نوشته است كه اين زن خودش يك وسيله تبليغ عليه دستگاه بنى اميه بود.هر كس كه مى‏آمد از آنجا عبور كند متوقف مى‏شد و اشك مى‏ريخت.مروان حكم كه يك وقتى حاكم مدينه بوده و از آن دشمنان عجيب اهل بيت است، هر وقت مى‏آمد از آنجا عبور كند بى اختيار مى‏نشست و با گريه اين زن مى‏گريست. اين زن اشعارى دارد و در يكى از آنها مى‏گويد:

لا تدعونى ويك ام البنين

تذكرينى بليوث العرين

كانت‏بنون لى ادعى بهم

و اليوم اصبحت و لا من بنين (1)

مخاطب را يك زن قرار داده،مى‏گويد:اى زن،اى خواهر!تا به حال اگر مرا ام البنين مى‏ناميدى،بعد از اين ديگر ام البنين نگو،چون اين كلمه خاطرات مرا تجديد مى‏كند،مرا به ياد فرزندانم مى‏اندازد،ديگر بعد از اين مرا به اين اسم نخوانيد،بله،در گذشته من پسرانى داشتم ولى حالا كه هيچيك از آنها نيستند.

رشيدترين فرزندانش جناب ابوالفضل بود و بالخصوص براى جناب ابوالفضل مرثيه بسيار جانگدازى دارد،مى‏گويد:

يا من راى العباس كر على جماهير النقد

و وراه من ابناء حيدر كل ليث ذى لبد

انبئت ان ابنى اصيب براسه مقطوع يد

ويلى على شبلى امال براسه ضرب العمد

لو كان سيفك فى يديك لما دنى منه احد (2)

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

مکاشفهء عطش و جانبازی

13 آبان 1393 توسط 313

یا لطیف

 

در همهمهء غیرت و درد، مگر می شود کار دیگری هم، کرد؟! دلشوره درد، خواب را پس می زند و غیرتِ عشق، آب را.

همه چیز، از آب، از نگاهِ مردانهء ملکوتی عبّاس، موج بر می داردو دست های تشنه خاک، به تماشای چشمان ماه نبی هاشم، بلند می شود.

آبروی آب، از اوست:

هر آب، که در مشکِ او نیست،

آب نیست، آبرویی است فروهِشته!

ذهن علیل ابلیس، آدم را ـتنها ـ خاک می بیند.

مکاشفهء عطش و جانبازی، در باور آب و آتش نمی گنجد.

امّا ابوالفضل، کار خود را می کند؛ ماندن، کار او نیست.

دست از “آب” می شوید و از “جان” خویش نیز!…

 نظر دهید »

تاریخچه قیام امام حسین (ع)

12 آبان 1393 توسط 313

یالطیف


بيرون آمدن امام حسين (ع) به سوى كوفه

حسين بن على عليه السلام همان روز كه مسلم شهيد شد از مكه بيرون آمد. ابن زياد حصين بن نمير را كه فرمانده شرطه او بود با چهار هزار سوار از مردم كوفه فرستاد تا ميان قادسيه و قطقطانه توقف كند و از رفتن اشخاص از كوفه به سوى حجاز غير از حاجيان و عمره‏گزاران و كسانى كه متهم به هوادارى امام حسين (ع) نيستند، جلوگيرى كند.
گويند نامه مسلم بن عقيل كه به امام حسين (ع) رسيد چنين بود:
“پيشرو كاروان به اهل خود دروغ نمى ‏گويد، همانا هيجده هزار تن از مردم كوفه با من بيعت كرده‏ اند، بيا كه همه مردم همراه تو هستند، و اعتقاد و علاقه‏ اى به خاندان ابو سفيان ندارند.”

گفتگوی ابن عباس و امام حسین (ع)


و چون حسين (ع) تصميم به بيرون آمدن از مكه گرفت، و شروع به آماده شدن فرمود خبر به عبد الله بن عباس رسيد، به ديدار آن حضرت آمد، و گفت:
اى پسر عمو شنيده‏ ام قصد رفتن به عراق دارى.
فرمود: آرى چنين تصميمى دارم.
عبد الله گفت: اى پسر عمو ترا به خدا سوگند از اين كار منصرف شو، فرمود تصميم گرفته‏ ام و از حركت چاره‏ يى نيست.
ابن عباس گفت: آيا به جايى مي روى كه امير خود را بيرون كرده و سرزمين هاى خود را به تصرف خويش در آورده‏ اند؟ اگر چنين كرده‏ اند برو، ولى اگر تو را به سوى خود دعوت كرده ‏اند ولى اميرشان همانجاست و كارگزاران او از ايشان خراج مى‏ گيرند، همانا تو را براى جنگ كردن فراخوانده‏ اند، و در امان نيستم كه تو را رها نكنند، و از يارى تو دست برندارند، هم چنان كه آن كار را نسبت به پدر و برادرت كردند.
حسين (ع) فرمود: درباره آنچه گفتى خواهم انديشيد.

دیدار عبدالله بن زبیر با امام حسین (ع)
تصميم و قصد امام حسين (ع) به اطلاع عبد الله بن زبير رسيد. او هم به ديدار ايشان آمد، و گفت: اگر در همين حرم الهى بمانى و نمايندگان و داعيان خود را به شهرها بفرستى و براى شيعيان خود در عراق بنويسى كه پيش تو آيند و چون كارت استوار شد كارگزاران يزيد را از اين شهر بيرون كنى من هم در اين كار با تو همراهى و هم ‏فكرى خواهم كرد، و اگر به مشورت من عمل كنى، بهتر است اين كار را در همين حرم الهى انجام دهى، كه مجمع مردم روى زمين و محل آمد و شد از هر سوى است، و به اذن خداوند آنچه مى ‏خواهى به دست خواهى آورد، و اميدوارم به آن برسى.

گفتگوی دوباره امام حسین (ع) و ابن عباس
گويند چون روز سوم رسيد عبد الله بن عباس باز به حضور امام حسين (ع) آمد، و گفت:

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

کج راهه های روشن؛ حکایت بی بصیرتی خواص

12 آبان 1393 توسط 313

یا لطیف

 

عاشورا حادثه فراموش شده دیروزنیست؛ بلکه یک حماسه همیشه جاویداست که برای امروز و فرداهاست. حماسه ای که بیانگر ستیز دائم حق با باطل و نور با ظلمت است.


عاشورا، فریاد بلند مقاومت در برابر تحرف اسلام است.


عاشورا؛ فریاد علیه بی تفاوتی و بی طرفی در برابر جنگ های حق و باطل در سراسر تاریخ است.


عاشورا آوای اعتراض سیدالشهدا به نشستن ناصالحان بر کرسی حکومت اسلامی است.



چرا که حسین بن علی(علیه السلام) برای اصلاح امت جدش قیام نمود و طبق فرموده اش هدف، کسب متاع دنیا نبود؛ بلکه هدف خویش را فقط احیای ارزش هایی می دانستند که پیامبر(صلی الله علیه و آله) سال ها برایش زحمت کشیده بود و در این راه سختی های بسیاری را تحمل نموده بود تا جامعه جاهلی عرب را که افتخارات خویش را تنها در امتیازات طبقاتی می دانست و پای بند به خرافاتی چون شومی عطسه، فسادهای اخلاقی چون زنا، جنگ، قتل و غارت، زنده به گور کردن دختران و… حیاتی دوباره بخشید.


و حالا پس از گذشت پنجاه سال از رحلت نبی گرامی اسلام و غصب ولایت از طرف کارگردانان سقیفه و انداختن جدایی بین قرآن و اهل بیت، خواص طرفدار دنیا، آن ارزش ها و فضایل را تحریف کرده بودند.


همان خواصی که در میانشان حافظ و قاری قرآن بود. کسانی که پدرانشان در رکاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) و حضرت علی(علیه السلام)در دفاع از همین ارزش های والا شمشیر زده بودند. همان هایی که روزی همبازی آن امام همام بودند.


سرشناسان قبایل کوفی که نامه ها به حضرت نوشتند و برای بیعت، ایشان را به کوفه دعوت نمودند؛ اما درهم های عبیدالله چنان مجذوبشان کرد که دین و دنیا را معاوضه کردند.


عده ای که از نظر تعداد اندکند به دلیل جایگاه و موقعیت ویژه ای که در جامعه دارند، بر رفتار و ارزش های دیگران که اکثریت اند؛ تاثیر می گذارند؛ خواص هستند و عوام کسانی هستند که مرعوب جو و معمولاً پیروند و به بالادستی ها نگاه می کنند و همین خواص نقش کلیدی را در جامعه ایفا می کنند.


مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند: «حرکت خواص، به دنبال خود، حرکت عوام را می آورد. یک وقت یک حرکت به جا تاریخ را نجات می دهد و گاهی یک حرکت نا به جا که ناشی از ترس و ضعف و دنیا طلبی و حرص برای زنده ماندن است، تاریخ را در ورطه گمراهی می غلطاند. اگر خواص در هنگام خودش، کاری را که لازم است، تشخیص دادند و عمل کردند، تاریخ نجات پیدا می کند و حسین بن علی(علیه السلام) ها به کربلا کشانده نمی شوند».

 نظر دهید »

ویژگی های شخصیتی دشمنان امام حسین(ع)

12 آبان 1393 توسط 313

یا لطیف

 

خواص که دارای ویژگی بصیرت هم هستند و قدرت تشخیص درست از نادرست را دارند؛ چه می شود که در مقابل حسین(ع) شمشیر می زنند.


بنابراین باید ریشه های عملکرد بد خواص بررسی شود:

1. دنیا گرایی و رفاه طلبی

سر منشأ بسیاری از انحرافات فکری و عقیدتی است چنان که پس از واقعه کربلا عمر سعد در رأس سپاه کوفه شعری با این مضمون خواند: «رکاب مرا خواه از طلا و خواه از نقره پر کن؛ زیرا من حقیقتاً آقای بزرگوار و پرهیزگاری را به قتل رساندم».

از محتوای سروده پیداست که عمر سعد از مقام و جایگاه حضرت آگاه است؛ اما میل به مقام و جاه و حضور در کانون قدرت را بر تحمل سختی و مشکلات طرفداری از حق ترجیح داد. از همین روست که پیامبر(ص) فرمود: «بیشترین چیزی که از آن بر امتم می ترسم، جلو ه های دنیا و زیاده روی آن است».

2. مال پرستی

مقام معظم رهبری فرمود: «آن هایی که دل به دنیا سپرده اند، حق را هم می شناسند؛ طرفدار حق هم هستند در همین حال مقابل دنیا پایشان می لغزد؟».

دنیا یعنی چه؟ یعنی پول، خانه، شهوت، شهرت … .

شمربن ذی الجوشن در رکاب حضرت علی(ع) در جنگ صفین و در مصاف با حضرت حسین(ع) در کربلاست.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

وادی عشق

وَ هُوَ مَعَکُم اَینَما کُنتُم...
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • عشق
  • حجاب
  • حرف دل
  • نینوا
  • نینوا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

ابزار وبمستر

آهنگ وبلاگ

دريافت كد موسيقي
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس